بیست دومین سالگرد عروج روح الله:

امام خمینی: احتمال قوى مى‏دهم که پس از من براى انتقام جویى از من به بعضى نزدیکان و دوستانم تهمت‌ها که من آنها را ناروا مى‏دانم، بزنند

یزدفردا :احتمال قوى مى‏ دهم که پس از من براى انتقام جویى از من به بعضى نزدیکان و دوستانم تهمت‌ها که من آنها را ناروا مى‏دانم، بزنند و به آتشى که باید مرا بسوزانند آنان را بسوزانند و احیاناً به صورت دفاع از من انتقام مرا از آنها بگیرند و اکنون در حیات من گفتگوها و زمزمه‏ هایى به گوش مى‏خورد که احتمال فوق را قوى مى‏کند.


حضرت امام خمینی(س) در 23 آبان 1361 در نامه ایی درباره فرزندش مرحوم حاج احمد آقا، عنوان کردند: اینجانب در پیشگاه مقدس حق شهادت مى‏دهم که از اول انقلاب تاکنون و از پیش از انقلاب در زمانى که وارد این نحو مسائل سیاسى شده است از او رفتار یا گفتارى که برخلاف مسیر انقلاب اسلامى ایران باشد ندیده‏ام و در تمام مراحل از انقلاب پشتیبانى نموده و در مرحله پیروزى شکوهمند انقلاب مُعین و کمک کار من بوده و است و کارى که برخلاف نظر من است انجام نمى‏دهد و در امور مربوطه چه در اعلامیه‏ها یا ارشادها بدون مراجع به من تصرف و دخالتى نمى‏کند حتى در الفاظ اعلامیه‏ها بدون مراجعه دخالت نمى‏کند و اگر در امرى نظرى دارد تذکر مى‏دهد که تذکراتش نیز صادقانه و برخلاف مسیر انقلاب و مصلحت نیست و من اگر تذکراتش را نپذیرفتم تخلف از قول من نمى‏کند و من نیز اگر حرفش را صحیح دیدم قبول مى‏کنم و امیدوارم حرف صحیح را از همه کس قبول کنم.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، امام خمینی(س) در این نامه با بیان اینکه اینجانب هیچگاه میل نداشته و ندارم که دربار نزدیکان خود سخنى بگویم یا دفاعى کنم، اظهار کرده اند: لکن علاوه بر آنکه در پیشگاه مقدس حق جل و علا مقصر و مجرمم و از درگاه متعالش امید عفو و بخشش دارم و تمام سرمایه‏ام اعتراف به تقصیر و عذر از آن است و در نزد مسلمانان و ملت عزیز نیز اعتراف به قصور و تقصیر و از آنان امید عفو و طلب آمرزش دارم در پیش گروههایى و اشخاصى گناهانى نابخشودنى دارم و احتمال قوى مى‏دهم که پس از من براى انتقام جویى از من به بعضى نزدیکان و دوستانم تهمتها که من آنها را ناروا مى‏دانم بزنند و به آتشى که باید مرا بسوزانند آنان را بسوزانند و احیاناً به صورت دفاع از من انتقام مرا از آنها بگیرند و اکنون در حیات من گفتگوها و زمزمه‏هایى به گوش مى‏خورد که احتمال فوق را قوى مى‏کند لهذا من احساس وظیفه شرعیه نمودم براى رفع ظلم و تهمت نظر خود را نزد ملت عزیز اظهار کنم که از قِبَل من در این خصوص تقصیرى نباشد.

رهبر کبیر انقلاب اسلامی با بیان اینکه یکى از آنان که بیش از همه احتمال انتقامجویى از من درباره او مى‏رود احمد خمینى فرزند اینجانب است، آورده‌اند: در جهت مالى، که بعضى مخالفان انقلاب گاهى نسبتهایى به او مى‏دهند باید بگویم که ایشان در امور من دخالت ندارد و ضبط و حفظ بیت‏المال در اختیار بعضى آقایان مورد وثوق مى‏باشد و اگر براى اشخاصى وجوهى بخواهد پیشنهاد مى‏کند و من بدون واسطه یا به واسطه آن آقایان وجه را مى‏رسانم و من اعلام مى‏کنم که احمد در هیچ بانک داخلى و خارجى و هیچ موسسه‏اى وجهى و سهمى ندارد و در هیچ جا در خارج و داخل زمین مزروعى و غیر آن و ساختمان و امثال ذلک ندارد و اگر بعد از من داراى یکى از این امور بود در داخل یا خارج دولت وقت با اجازه فقیه وقت مصادره نمایند و او را تحت تعقیب درآورند و امید است که دولتمردان جمهورى اسلامى همیشه ضوابط را ملاحظه و از روابط احتراز نمایند.

امام خمینی(س) می افزایند: از امورى که تذکرش خوب بلکه لازم است آن است که یکى از تهمت‌ها که به او زدند این بود که موزه عباسى را ربوده و به پاریس برده وچندى على‏الحکمى مخالفان وقت خود را صرف آن نمودند پس از آن معلوم شد خلاف آن. یا او در اطراف شمال زمین‌هائى خریده است و امثال آن که براى مخالفت با من از او انتقامجوئى مى‏کردند.

ایشان با بیان اینکه در امور سیاسى مدتى تهمت‌ها زده شد که احمد طرفدار منافقین است، تاکید کردند: من در طول مدت انقلاب مخالفتهایى از او مى‏دیدم که دیگران بر آن شدّت و قاطعیت نبودند و در این آخر که قضیه زندان اوین پیش آمد و شکایاتى از آقاى لاجوردى مى‏شد و مخالفتهائى مى‏شد، از احمد کسى را ندیدم که بیشتر از آقاى لاجوردى طرفدارى کند و دفاع نماید و وجود او را براى زندان اوین لازم و برکنارى او را تقریباً فاجعه مى‏دانست.

رهبر فقید انقلاب اسلامی با اشاره به مسئله بنى‏صدر، آورده است: مادامى که من از بنى‏صدر بواسطه بعضى مصالح جانبدارى مى‏کردم او هم گاهى طرفدارى مى‏کرد و آنگاه که من پرده را بالا زده و او را برکنار کردم حتى یک مرتبه از او طرفدارى نکرد و مخالفت شدید مى‏کرد یا مسئله خط سوم که مدتى نقل مجالس مخالفان بود و تهمت‌هائى ناروا مى‏زدند و من او را امر به سکوت کردم و او هیچگاه از خط انقلاب و اسلام خارج نبود و بالاخره اگر بواسطه انتقامجوئى از من پس از من گروه‌هائى به مخالفت او برخواستند من دین خود را به او به عنوان یک مسلمان و یک رحم ادا کردم و خداوند تبارک و تعالى حاضر و ناظر است و من امیدوارم که احمد به خداى تبارک و تعالى اتکال نماید و از غیر او از هیچکس نهراسد و در خدمت به خالق و خلق بواسطه تهمتها و مخالفتها به خود تزلزل و تردید راه ندهد و در خدمتها از خداوند متعال چشمداشت داشته باشد و براى به دست آوردن هیچ مقامى قدم برندارد.

امام خمینی (س) اظهار کرده‌اند: چون او را شخص مفید براى انقلاب مى‏دانم امیدوارم در کنار وفاداران به انقلاب و متعهدان در راه اسلام و هدف به خدمت هرچه بیشتر قیام کند و با برادران انقلابى و ایمانى در خط انقلاب و اسلام کوشش کند و از هیچ خدمتى مضایقه ننماید و پاداش از هیچ مخلوقى نخواهد و خدمت را در راه کشور اسلامى و اهداف الهى خالصانه و براى رضاى خالق جل و علا ادامه دهد و به مستمندان و مستضعفان که حق تعالى سفارش آنان را فرموده بیش از دیگران خدمت کند و دیگران را به خدمت‏گزارى دعوت کند و هرچه مشکل در راه خدمت به هدف که اسلام عزیز است پیش آید و هرچه کارشکنى شود از کوشش براى خدا دست برندارد و براى هر خدمتى که او را دعوت کردند و تشخیص داد مفید است اجابت کند، رضاى خدا را با خدمت به خلق جلب نماید.



ایشان با اشاره به موضوع روحانیت که گاهى احمد مورد تهمت واقع مى‏شود، تصریح کردند: من او را موافق جدى با روحانیت مى‏دانم اساس روحانیت چیزى نیست که یک نفر مسلم با آن مخالف‏ باشد و اما موافقت بى‏قید و شرط که هرکسى با هر عملى و اخلاق و ایده مورد تأیید او باشد و لباس روحانیت به قامت هرکسى اگرچه برخلاف مشى اسلامى انسانى رفتار کند سزاوار و موجب لزوم غمض عین باشد از او و هیچ روحانى متعهد و مسلمان معتقد به ارزشهاى اسلامى متوقع نیست و نباید باشد. اینجانب کراراً گفته‏ام که روحانى‏نماى غیر مهذب و در غیر خط اسلام از ساواکى براى اسلام و جمهورى اسلامى خطرناکتر است و در هر صورت احمد در این‏باره از خط اسلام و خط روحانیت متعهد پیروى مى‏کند و امید است که انشاءالله تعالى در این خط مستقیم که صراط الله است پایدار باشد.


گفتنی است، مرحوم حاج احمد خمینی در اسفند ماه 73 درباره این نامه خطاب به حمید انصاری نوشته است:


"جناب آقاى حمید انصارى‏

بارها خدمت امام عرض مى‏کردم که دفاع از من در فرهنگ جنابعالى نیست و دیدیم هم نشد جز نامه‏اى که در آن بدین معنا هم اشاره شده بود فکر مى‏کنم این دفاع هم با فرهنگ معظم‏له سازگارى ندارد ایشان چون مظلومیت مرا دیده‏اند ناچار به عنوان دفاع از مظلوم این را نوشته‏اند، لذا این نامه را نیاورید و بگذارید آنچه راجع به من مى‏گفته‏اند گفته باشند خدا به اعمال انسان داناتر است."

«احمدخمینى‏3/12/73»


مبنع : مجله حضور شماره 10


  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا